معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در پیامی همزمان با روز ملی عطار نیشابوری، این روز را گرامیداشت حکمت و عرفان توصیف کرد.
علی اصغر مونسان در پیامی به مناسبت تبریک روز ملی بزرگداشت عطار نیشابوری (۲۵ فروردین) گفت: آنچه یک ملت را از استحاله در توفان ها و تندبادهای فکری بیگانگان نجات می بخشد هویتی است که در طول زمان بدل به فرهنگ و تاریخ آن ملت شده و بی تردید این هویت اصیل را مرهون اندیشمندانی است که سراسر عمر به تحقیق و تفحص، تدبیر و تدقیق، تفکر و اندیشه در باره هستی اعجازانگیز بشر پرداخته اند.
وی افزود: شیخ فریدالدین محمدبن عطار نیشابوری مشهور به عطار، شاعر و عارف نام آور ایران زمین از سلک چنین بزرگان جاودانه ای است که فرهنگ و ادب ایران وام دار شخصیت عظیم و آثار بی بدیل اوست.
رئیس سازمان میراث فرهنگی اظهار داشت: بر این سیاق روز بزرگداشت عطار نیشابوری را می توان روز حکمت و عرفان قلمداد کرد.
مونسان اضافه کرد: شیخ فرید الدین عطار نه تنها یکی از عالیقدرترین شاعران ایرانی است که از شاخص ترین عرفای اسلامی نیز به شمار می رود.
معاون رئیس جمهوری تاکید کرد: عطار از زمره اندیشمندانی است که هویت ایرانی و اسلامی را با زندگی، هنر و مکتوبات نغز و پرمغز خود به آراستگی زینت بخشیده است.
به گفته وی، هفت شهر عشق عطار روایت تکامل انسان از خاک تا افلاک است و روز بزرگداشت چنین سالک والامقامی، روز گرامیداشت حکمت و معرفت است.
وی با بیان اینکه برماست تا فرزندان این دیار فرهنگ پرور را بیش از پیش با مفاخر فرهنگی، علمی و دینی آشنا سازیم، ادامه داد: باید از این مسیر، آنان را در برابر تهاجم و ایلغارهای فرهنگی بیگانگان مصون بداریم.
«برماست تا میراث عطار- که بخشی از نفایس فرهنگ معنوی ایران زمین است- را به شایستگی پاس بداریم و به جهانیان معرفی کنیم، تا بدین طریق گوشه ای از دین خود را به این شاعر و اندیشمند بزرگ ایرانی اسلامی ادا کنیم».
وی فرا رسیدن ۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری را به عموم مردم فرهنگ دوست ایران اسلامی و به دوستداران فرهنگ و ادب ایران زمین در سراسر جهان تبریک گفت.
عطار نیشابوری (۵۴۰ تا ۶۱۸ ه.ق) شاعر و عارف نام آشنای ایرانی است که آثار مهمی چون منطق الطیر (منظومه ۴۶۰۰ بیتی در قالب مثنوی و بحر رمل و واجد داستان های مختلف عرفانی و نمادین)، تذکره الاولیا (کتابی منثور شامل شرح حال ۹۰ عارف ایرانی تا آن دوران)، مصیب نامه، اسرارنامه، الهی نامه، مختارنامه و دیوان اشعار را به منظومه پرکهکشان ادب فارسی افزوده است.
فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری مشهور به شیخ عطّار نیشابوری (۱۱۴۶م/۵۴۰ق -۱۲۲۱م/۶۱۸ق) یکی از عارفان و شاعران ایرانی بلندنام ادبیات فارسی در پایان سدهٔ ششم و آغاز سدهٔ هفتم است. او در سال ۵۴۰ هجری برابر با ۱۱۴۶ میلادی در نیشابور زاده شد و در ۶۱۸ هجری به هنگام حملهٔ مغول به قتل رسید.
او داروسازی و داروشناسی را از پدرش آموخت و در عرفان مرید شیخ یا سلسلهٔ خاصی از مشایخ تصوف نبود، و به کار عطّاری و درمان بیماران میپرداخت. وی علاقهای به مدرسه و خانقاه نشان نمیداد و دوست داشت راه عرفان را از داروخانه پیدا کند علاوه بر این شغل عطاری خود عامل بینیازی و بیرغبتی عطار به مدحگویی برای پادشاهان شد. زندگی او به تنظیم اشعار بسیار گذشت از جمله چهار منظومه از وی علاوه بر دیوان اشعار و مجموعه رباعیاتش، مختارنامه. آوازهٔ شعر او در روزگار حیاتش از نیشابور و خراسان گذشته و به نواحی غربی ایران رسیده بودهاست. اسنادی نیز در دست است که نشان میدهد حلقهٔ درسهای عرفانی عطار در نیشابور بسیار گرم و پرشور بودهاست و بسیاری از بزرگان عصر در آنها حاضر میشدهاند. در دوران معاصر، شیعیان با استناد به برخی شعرهایش بر این باورند که وی دوستدار اهل بیت بودهاست.
درحالی که بسیاری از پژوهشگران بر این عقیدهاند که عطار مرید شخص خاصی نبودهاست برخی نیز بر خلاف این معتقدند؛ برای مثال در کتاب مجمع الفصاء تألیف رضاقلی خان هدایت آمدهاست: «شیخ الاصفیا شیخ فریدالدّین محمّد و ابوطالب کنیت آن جناب بود و جناب شیخ مجدالدّین بغدادی که از خلفای شیخ نجمالدّین کبری است وی را تربیت فرمود. جناب شیخ از اکابر این طبقه است و در عُلو حالِ وی کس را مجال سخن نیست. هفت شهر عشق عطّار که در عرفان معروف است از وی چنین نقل شدهاست: نخستین «جستجو و طلب» است، باید در راه مقصود کوشید-دوم مقام «عشق» است که بیدرنگ باید به راه وصال گام نهاد. سوم «معرفت» است که هر کس به قدر شایستگی خود راهی برمیگزیند. چهارم «استغنا» است که مرد عارف باید از جهان و جهانیان بینیاز باشد. پنجم مقام «توحید» است که همه چیز در وحدت خدا مشاهده میشود. ششم مقام «حیرت» است که انسان در مییابد که دانستههای او بسیار اندک و محدود است. هفتم مقام «فنا» است که تمام شهوات و خودپرستیهای آدمی از او زایل میشود و میرود تا به حق واصل شود و در واقع از این فنا به بقا میرسد.
کما قال المولوی:
«هفت شهر عشق را عطّار گشت | ما هنوز اندر خم یک کوچهایم»
در برخی منابع دیگر شیخ نجمالدین کبری مشهور به شیخ ولی تراش را مربی و مرشد معنوی شیخ فریدالدین عطار نیشابوری خواندهاند.
دربارهی پشت پا زدن عطّار به اموال دنیوی و راه زهد، گوشهگیری و تقوا را پیش گرفتن وی داستانهای زیادی گفته شدهاست. مشهورترین این داستانها، داستانی است که جامی نقل میکند: عطار در محل کسب خود مشغول به کار بود که درویشی از آنجا گذر کرد. درویش درخواست خود را با عطار در میان گذاشت، اما عطار همچنان به کار خود میپرداخت و درویش را نادیده گرفت. دل درویش از این رویداد چرکین شد و به عطار گفت: تو که تا این حد به زندگی دنیوی وابستهای، چگونه میخواهی روزی جان بدهی؟ عطار به درویش گفت: مگر تو چگونه جان خواهی داد؟ درویش در همان حال کاسه چوبین خود را زیر سر نهاد و جان به جانآفرین تسلیم کرد. این رویداد اثری ژرف بر او نهاد که عطار دگرگون شد، کار خود را رها کرد و راه حق را پیش گرفت؛ که البته این روایت، بههیچوجه پذیرفتنی نیست زیرا که زهد عطار از همان ابتدای کودکی نمایان بودهاست.
مرگ عطار در سال ۶۱۸ هجری قمری به هنگام حملهی مغول بود؛ وی در نزدیکی دروازه شهر به دست سربازان مغول کشته شد. علاوه بر این تمام آثار وی سوزانده شد و آثاری که از وی در دست است تنها آثاری است که قبل از حملهی مغول، به سایر شهرها برده شده بودند.
Leave a Reply